... آرشیو مطالب پست الکترونیک لينك rss عناوین مطالب وبلاگ تم دیزاینر
صفحه نخست
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آی کلاس و آدرس majidkarimi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
دو نفر پیرمرد یه پیرزن
کنار هم نشسته بودن داشتن فیلم میدیدن
هنگ گرده بودم
پیشانیم پر از عرق شد
با صدایی پر از ترس سلام دادم
خیلی آروم جواب دادن
با جمله پیرزن که گفت اقامون مریضه نمیتونه از جاش پاشه ترسم ریخت
راس میگفت نمی تونستن از جاشون پا شن
بخدا سر جام خشک شدم
بد جوری بغض کرده بودم .
با صدای لرزان اما ایندفه نه از ترس که از شرم و بغض گفتم ببخشید
اولش نمیومدم چون نمی شناختمتون
با پیرزنه رفتیم پشت بام تا فرش رو برداریم. واقعا هم سنگین بود
یه طرفشو پیرزن گرفته بود , ولی نمی تونست برش داره
خودم به تنهایی فرش و برش داشتم آوردم پهن کردم اتاق
موقعی که اتاق بودم اون سه نفر رو زیر چشمی برانداز میکردم
سرم داشت می ترکید
یکیشون اصلا نمیتونس راه بره
دوتا دیگه هم فقط میتونستن به زور راه برن
خواست چایی بیاره
مزاحمشون نشدم بازم ازشون معذرت خواهی کردم
موقع رفتن بهشون گفتم هر موقع کاری داشتین فقط به خودم بگین
خیلی ازم تشکر کردن.
کل مسافت باقی مونده تا خونمونو دویدم
آخه نمیتونستم جلوی گریه کردنمو بگیرم
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
.:: Weblog Theme By : wWw.Theme-Designer.Com ::.